داستان زندگی بزرگان

داستانهایی زیبا، جذاب و حکمت آمیز از زندگی وخاطرات اولیاء خدا

داستان زندگی بزرگان

داستانهایی زیبا، جذاب و حکمت آمیز از زندگی وخاطرات اولیاء خدا

داستان زندگی بزرگان
بهترین کلاس اخلاق از منظر آیت الله بهجت
آیت الله بهجت می‌فرمایند؛ هیچ کلاس اخلاقی مانند شنیدن و خواندن داستان زندگی اولیا خدا کلاس تزکیه کننده نیست وقتی انسان به مرحله‌ای از تزکیه رسید آن گاه مرحله آموزش آغاز می‌شود تا انسان از لحاظ عقلانی رشد پیدا کند و به استدلال‌های قوی دست یابد و با این جزئیات اندکی از دین باخبر شود تا بتواند در سطحی هر چند اولیه از دین دفاع کند.

طبقه بندی موضوعی

۴۴ مطلب با موضوع «بر اساس شخصیتها» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۳ ب.ظ

حرمت شوخی با نامحرم

ابوبصیر رحمة الله می گوید:در کوفه بودم ، به یکی از بانوان درس قرائت قرآن می آموختم . روزی در یک موردی با او شوخی کردم !مدت ها گذشت تا اینکه در مدینه به حضور امام باقر علیه السلام رسیدم . آن حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و فرمود:- کسی که در حال خلوت گناه کند، خداوند نظر لطفش را از او برمی گرداند، این چه سخنی بود که به آن زن گفتی ؟از شدت شرم ، سرم را پایین انداخته و توبه نمودم . امام باقر علیه السلام فرمود:- مراقب باش که تکرار نکنی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۳
پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۱ ب.ظ

مناجات امام سجاد علیه السلام در کعبه

طاووس یمانی می گوید:علی بن الحسین علیه السلام را دیدم که از وقت عشا تا سحر به دور کعبه طواف می کرد و به عبادت پروردگار مشغول بود.وقتی که خلوت شد و حجاج به منازلشان رفتند، به آسمان نگاهی کرد و گفت :خدایا! ستارگان در افق ناپدید شدند و چشم های مردم به خواب رفته و درهای رحمت تو بر روی همه نیازمندان درگاهت باز است .به پیشگاه با عظمت تو رو آوردم تا بر من رحم نمایی و مرا مورد عفو و گذشت خود قرار دهی و روز قیامت در صحرای محشر چهره جدم محمد صلی الله علیه وآله را به من بنمایانی .سپس در حال ناله و گریه چنین دعا می کردند:((و بعزتک و جلالک ، ما اردت بمعصیتی مخالفتک و ما عصیتک و انا بک شاک ، و لا بنکالک جاهل و لا لعقوبتک متعرض و لکن سولت بی نفسی و اعاننی علی ذلک سترک المرخی به علی )) خدایا! به عزت و جلالت سوگند با نافرمانی خود قصد مخالفت تو را نداشتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۱
پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۹ ب.ظ

طلب روزی حلال صدقه است

امام زین العابدین علیه السلام سحرگاه در طلب روزی از منزل خارج شد، عرض کردند:- یابن رسول الله ! کجا می روید؟فرمود:- از منزل بیرون آمدم تا برای خانواده ام صدقه ای بدهم .عرض کردند:- چطور به خانواده تان صدقه می دهید؟فرمود:- هرکس از راه حلال روزی را به دست آورد (و برای خانواده خود خرج نماید) در پیشگاه خداوند برای او صدقه محسوب می شود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۹
پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۸ ب.ظ

موعظه ای برای موعظه کننده

روزی امام سجاد علیه السلام در منی به حسن بصری برخورد که مردم را موعظه می کرد امام علیه السلام فرمود:- ای حسن ! ساکت باش تا من سؤ الی از تو بکنم !آیا در سرانجام کار از این حال که بین خود و خدا داری راضی خواهی بود؟پاسخ داد:- خیر! راضی نخواهم بود.- آیا در فکر تغییر این وضع خود هستی تا به وضع و حال شایسته ای که مورد رضایت تو باشد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۸
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۲ ق.ظ

پاداش گریه بر امام حسین علیه السلام

هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شهادت حسین علیه السلام و سایر مصیبت های او را به دختر خود، خبر داد؛ فاطمه علیهاالسلام سخت گریه نمود و عرض کرد:- پدر جان ! این گرفتاری چه زمانی رخ می دهد؟رسول خدا فرمود:- زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم .آن گاه گریه فاطمه شدیدتر شد. عرض کرد:- چه کسی بر حسینم گریه می کند، و به عزاداری او قیام می نماید؟پیامبر فرمود:- فاطمه ! زنان امتم بر زنان اهل بیتم ، و مردان بر مردان گریه می کنند و در هر سال ، عزاداری او را تجدید می کنند. روز قیامت که فرا رسد، تو برای زنان شفاعت می کنی و من برای مردان ، و هر که بر گرفتاری حسین گریه کند، دست او را می گیریم و داخل بهشت می کنیم . فاطمه جان ! تمام دیده ها روز قیامت گریان است ، مگر چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند! آن چشم برای رسیدن به نعمت های بهشت خندان است .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۲
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ق.ظ

حقوق حیوانات در اسلام

روزی امام حسن علیه السلام حین غذا خوردن ، جلوی سگی که در نزدیکی ایشان ایستاده بود، چند لقمه غذا انداخت .کسی پرسید:- یابن رسول الله ! اجازه می دهید سگ را دور کنم ؟حضرت فرمود:- به حیوان کاری نداشته باش !من از خدایم حیا می کنم که جانداری نگاه به غذای من کند و من غذایش ندهم و برانمش. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۰
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ق.ظ

ارزش تقویت وتایید مؤمن

دو نفر زن ، که یکی مؤ من و دیگری از دشمنان اسلام بود، در مطلبی دینی با هم اختلاف نظر داشتند.برای حل اختلاف ، محضر حضرت فاطمه علیهاالسلام رسیدند و موضوع را طرح کردند.چون حق با زن مؤمن بود، حضرت فاطمه علیهاالسلام گفتارش را با دلیل و برهان تاءیید کرد و بدین وسیله زن مؤ من بر زن دشمن پیروز گشت و از این پیروزی خوشحال شد.حضرت فاطمه علیهاالسلام به زن مؤ من فرمود:فرشتگان خدا بیشتر از تو شادمان گشتند و غم و اندوه شیطان و پیروانش ‍ نیز بیشتر از غم و اندوه زن دشمن می باشد.امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید:((در عوض خدمتی که فاطمه به این زن مؤ من کرد، بهشت و نعمت های بهشتی اش را هزار هزار برابر آنچه قبلا تعیین شده بود، قرار دهید و همین روش را درباره هر دانشمندی که با علمش مؤ منی را تقویت کند - که بر معاندی پیروز گردد - مراعات کنید و ثوابش را هزار هزار برابر قرار دهید!))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۸
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ق.ظ

پاداش جواب دادن به مسئله دینی

زنی خدمت حضرت فاطمه علیهاالسلام رسید و گفت :- مادر ناتوانی دارم که در مسائل نمازش به مساءله مشکلی برخورد کرده و مرا خدمت شما فرستاد که سؤ ال کنم .حضرت فاطمه علیهاالسلام جواب آن مساءله را داد. آن زن همین طور مساءله دیگری پرسید تا ده مساءله شد. حضرت همه را پاسخ داد. سپس ‍ آن زن از کثرت سؤ ال خجالت کشید و عرض کرد:- ای دختر رسول خدا! دیگر مزاحم نمی شوم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۵
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۱ ق.ظ

شرمندگی امام علی علیه السلام از یتیم

روزی حضرت علی علیه السلام مشاهده نمود زنی مشک آبی به دوش ‍ گرفته و می رود. مشک آب را از او گرفت و به مقصد رساند؛ ضمنا از وضع او پرسش نمود.زن گفت :علی بن ابی طالب همسرم را به ماءموریت فرستاد و او کشته شد و حال چند کودک یتیم برایم مانده و قدرت اداره زندگی آنان را ندارم . احتیاج وادارم کرده که برای مردم خدمتکاری کنم .علی علیه السلام برگشت و آن شب را با ناراحتی گذراند. صبح زنبیل طعامی با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه ، کسانی از علی علیه السلام درخواست می کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم .حضرت می فرمود:- روز قیامت اعمال مرا چه کسی به دوش می گیرد؟به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید:- کیست ؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۱
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ

مومن تنوری

ماءمون رقی نقل می کند:روزی خدمت امام صادق علیه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانی وارد شد، سلام کرده ، نشست . آن گاه عرض کرد:- یابن رسول الله ، امامت حق شماست زیرا شما خانواده راءفت و رحمتید، از چه رو برای گرفتن حق قیام نمی کنید، در حالی که یکصدهزار تن از پیروانتان با شمشیرهای بران حاضرند در کنار شما با دشمنان بجنگند!امام فرمود:- ای خراسانی ! بنشین تا حقیقت بر تو آشکار شود.به کنیزی دستور دادند، تنور را آتش کند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طوری که شعله های آن ، قسمت بالای تنور را سفید کرد.به سهل فرمود:- ای خراسانی ! برخیز و در میان این تنور بنشین !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۲۹